بانکها در بانکداری اسلامی به طور مجاز به مردم تسهیلات مالی اعطا میکنند و مردم به طور غیرمستقیم در سرمایه گذاری شرکت دارند. عقود یازده گانهٔ اسلامی، اقتصاد را در اسلام شکل میدهند. این عقود عبارتاند از:
انواع عقود اسلامی
عقود اسلامی در اسلام به قالبهای تعیین شده برای روابط حقوقی افراد میپردازد. گرچه برخی فقها قرار داد میان افراد را منحصر به همین موارد دانستهاند، اما اکثریت فقها معتقدند که خارج از این چهارچوب نیز افراد میتوانند به انعقاد قرار داد بپردازند. قانون مدنی ایران به تبعیت از دیدگاه دوم در ماده ۱۰ خود هر قراردادی را که مخالف صریح قانون نباشد معتبر دانستهاست.
بانکها در بانکداری اسلامی به طور مجاز به مردم تسهیلات مالی اعطا میکنند و مردم به طور غیرمستقیم در سرمایه گذاری شرکت دارند. عقود یازده گانهٔ اسلامی، اقتصاد را در اسلام شکل میدهند. این عقود عبارتاند از:
قرض الحسنه:
قراردادی است که در آن یکی از طرفین قرارداد مقدار معینی از مال خود را در زمان حال به دیگری واگذار میکند. در مقابل، قرض گیرنده، متعهد میشود که عین مال یا قیمت آن را در زمان معین باز پس دهد. یک طرف قرارداد میتواند بانک و طرف دیگر مشتری بانک باشد.
مضاربه:
قراردادی است که به موجب آن بانک سرمایه را تأمین میکند و طرف دیگر با آن به تجارت میپردازد و در نهایت سود حاصل از سرمایه بین بانک و طرف دیگر تقسیم میشود.
مشارکت مدنی:
قراردادی بازرگانی است که به موجب آن دو یا چند شخص حقیقی یا حقوقی از جمله بانک، سرمایهٔ نقدی یا جنسی خود را به شکل مشاع و به منظور ایجاد سود در هم میآمیزند.
مشارکت حقوقی:
قراردادی است که طی آن بانک قسمتی از سرمایهٔ شرکتهای سهامی جدید را تأمین و یا قسمتی از سهامشرکتهای سهامی موجود را خریداری میکند و از این طریق در سود آنها شریک میشود.
فروش اقساطی:
بانکها بنا به تقاضای کتبی مشتریان خود، ماشین آلات و تأسیساتی را که عمر مفید آنها بیش از یک سال است، خریداری میکنند و به صورت قسطی به مشتریان میفروشند.
معاملات سلف:
بانک محصولات تولیدی آیندهٔ بنگاهها را پیش خرید میکند.این قرارداد ازناحیه فروشنده پیش فروش یاقرارداد سلم نامیده میشود.
اجاره به شرط تملیک:
طبق این قرارداد، بانک مورد اجاره را تهیه کرده و در اختیار مشتری قرار میدهد و در صورتی که مستأجر به تعهدات خود عمل کرده و اقساط را تأدیه نماید، در پایان مدّت اجاره، مالک عین مال مورد اجاره میشود.
جعاله:
طبق قرارداد، کارفرما تعهد میکند که در قبال عمل مشخص کارگزار یا عامل، اجرت معینی به او بپردازد.
مزارعه:
این قرارداد، بانک زمین مشخصی را برای مدت معین در اختیار طرف دیگر قرار میدهد تا در آن کشاورزی کند. در نهایت سود حاصل بین طرفین تقسیم میشود. کانال شبکه اجتماعی حسابداران
مساقات:
قراردادی است میان صاحب باغ و دیگری که به ازای دریافت مقداری از محصول، کار نگهداری از باغ و برداشت را انجام میدهد.
خرید دین:
طبق این قرارداد، بانکها میتوانند اسناد و اوراق تجاری متعلق به واحدهای تولیدی، بازرگانی و خدماتی را تنزیل کنند.
اجاره
عقدی است که به موجب آن مستاجر مالک منافع عین مستاجره میشود، اجاره دهنده را موجر و اجاره کننده را مستاجر و مورد اجاره را عین مستاجره گویند.
←اجاره در لغت از ریشه اجر به معنای رهانیدن، به فریاد رسیدن، چیزی را به فرد دادن میباشد. در اصطلاح عقدی است که به موجبح آن مستأجر، در برابر مالی که به موجر میدهد، برای مدت معین مالک منافع عین مستأجره میشود. یعنی همان سلطه و اختیار استفاده مالک را از عین مورد اجاره دارد. بنابراین اجاره عقدی تملیکی و معوض و موقت میباشد.
سرقفلی
حقی است معنوی که تاجر برای تقدم در اجارهٔ محل و ادامهٔ تجارت درمحل کار خود دارد. وجزء اموال غیرمنقول تبعی است.
سرقفلی دارایی نامشهودی که درنتیجه اکتساب یک شرکت توسط شرکت دیگر به قیمتی بیشتر از ارزش واقعی ایجادشده، سرقفلی گفته میشود. ارزش برند شرکت، مشتریان وفادار زیاد، روابط خوب با مشتریان، روابط خوب با کارکنان و هر نوع اختراع، حق کپیرایت یا تکنولوژی اختصاصی، نشاندهنده سرقفلی است. سرقفلی بهعنوان دارایی نامشهود در نظر گرفته میشود زیرا یک دارایی فیزیکی مثل ساختمان یا تجهیزات نیست. حساب سرقفلی در ترازنامه، در بخش داراییهای شرکت، منعکس میشود.
مبنای این حق مالی بر این پایه استوار است که موسسات تجارتی بیشتر اوقات در ساختمانهایی ساخته میشوند که مالکیت آنها متعلق به دیگران است و این ارزش را باید سوای ارزش مادی آن ملک و متعلق به کسی دانست که آن را به وجود آوردهاست. از سوی دیگر ادامهٔ فعالیت تاجر که آن را میتوان به هر پیشه خدماتی یا حتی تولیدی نیز تسری داد تا حد زیادی مستلزم استقرار او در مکان اولیه است.
این حق به صاحب آن اجازه میدهد ثمرهٔ فعالیت خود را از مالک یا کسی که پس از او قصد اجاره محل را دارد دریافت کند و همچنین اختیار تام مالک برای بیرون کردن مستأجر را از بین میبرد.
سرقفلی دو معنای حقوقی متفاوت دارد. این عبارت میتواند به کالا یا اشتهار یک نام تجاری و شهرت عالی شرکتی اشاره داشته باشد که مزایای رقابتی مهمی را فراهم میکند. در این حالت یعنی مؤسسه داراییهای مهم ولی نامشهودی دارد که در ترازنامه گزارش داده نشده است. در معنای دوم، مؤسسه ممکن است برای خرید سرقفلیای که در طول سالها به وسیلهٔ سازمان دیگری ایجاد شده است، مبلغی نقد بپردازد. تنها سرقفلی خریداری شده در بخش دارایی در ترازنامه گزارش میشود.